تریلر
کارگردان : آنتونیو فاکیا
بازیگران :
دنزل واشنگتون در نقش روبرت میسی کال
چولی گریس مورتز در نقش تری
مارتون سیسوکاس در نقش تدی
منتقد : تاد مککارتی {گزارشگر هالیوود}
تقریباََ میتوان گفت روزهای خوب و بد دوران جنگ سرد دوباره در «اکولایزر (برابرساز)» تکرار شدهاند، جایی که «دنزل واشنگتن» در نقش یک مامور ویژه سابق و بسیار باهوش، در میان شخصیتهای سینمایی پس از جیمزباند؛ بیش از هرکسی روسهای کثیف را ادب کرده است.
شباهت این فیلم به برنامههای تلوزیونی دهه 80 نقطهی ضعفی برای فیلم نیست، و این فیلم، مهیجترین، خشنترین و در عین حال، بهترین فیلمی است که با توجه به سریالها و برنامههای تلوزیونی آن دوران ساخته شده است.
خوشبختانه، به عنوان مهمترین ویژگی فیلم، همراه شدن دوبارهی واشنگتن با «آنتونی فوکوا» کارگردان فیلم «روز آموزش 2001 Training Day» در نگاه اول تنها یک همکاری برای ساخت اثری تجاری است، خصوصاََ با توجه به اشتهای زیاد کمپانی سونی برای سود بیشتر، اما اینطور نیست.
نکتهی جدید و خاصی در همکاری فوکوا و نویسندهی فیلم، «ریچارد ونک» (که با یکدیگر آثار اکشنی چون «مکانیک» و «بیمصرفهای 2» را روانهی بازار کرده اند) دیده نمیشود، یک مامور باهوش دولتی به دلایل شخصی بازنشسته شده، ویژگیهای شخصیتش از فیلمهای آسیایی الگو گرفته، با حضور گنگسترهای آدمکش روسی که مقدار زیادی از وقتشان را در کلوبهای شبانه میگذرانند وسپس، مرتب شدن اوضاع که این بخش به سریال شرلوک هلمز با بازی بندیکت کامبرباچ شبیه است.
موفقیت یعنی استفادهی خوب از المانها و ویژگیهای یک فیلم، و اینجا واشنگتن و فوکوا با استفادهی ساده اما موثر از ویژگیهای شخصیت مککال، توانستهاند در خلق شخصیتی مرموز اما در عینحال پر اُبهت، موفق عمل کنند.
این مرد میانسال و بی مو، بهآرامی و به شکل بسیار خوبی در مغازهی بزرگی به نام «هوم مارت» در بوستون کار می کند و در یک آپارتمان ساده، زندگی می کند.
او که نسبت به سلامتش وسواسی است، عادت دارد که شبها به یک رستوران کوچک و محلی که از دهه ی 30 تا به امروز سالم مانده است و سازندگان در طراحیاش از آثار ادوارد هوپر {نقاش آمریکایی} الگو گرفتهاند، برود، او در آنجا میز مخصوص خودش را دارد و در کنار سرو چای، مشغول به خواندن کتابهای معروف میشود.
او که رایحهی عطرش سپری نامرئی به دورش ایجاد کرده، با کسی رابطه ندارد، اما روزی با یک روسپی نوجوان به نام تری (با بازی کلویی گریس مورتز) آشنا میشود، کسی که توسط یک تبهکار روسی، به این وضع دچار شده است.
مککال که بسیار متین و خویشتندار است، فردی درونگراست که ترجیح میدهد با کسی معاشرت نکند، اما وقتی تری را بهخاطر صدمه دیدن توسط تبهکاران روسی در بیمارستان میبیند، به شکل منظمی برخی از آن تبهکاران که گروهشان موسوم به "شبهای روسی" است را از پا در میآورد، سپس بسیار خونسردانه در یک کلوب شبانه به مذاکره با سران خبیث آن گروه بر سر آزادی تری میپردازد.
اتفاقات بعدی به شکل جسورانهای از نظر مدت زمان شبیه به آن سبک خاص تارانتینو در طولانی کردن سکانسها و رویدادها است، و در آن یک مذاکرهی مودبانه به یک درگیری خونین تبدیل میشود که البته به علت خوشساخت بودن، بسیار هم چشمگیر است.
اگرچه تا آن موقع، ما هنوز دربارهی پسزمینهی زندگی و شخصیت مککال چیزی نمیدانیم، مهارت بالای او در سر و سامان دادن به اوضاع و ادامه دادن آن مذاکره با استفاده از مهارتهای جسمانی او، اما باز هم تماشاگران با دین این مقدار هیجان و سکانس درگیری، در جای خود میخکوب خواهند شد.
بر هم خوردن تجارت آن گروه، روسها را آشفته میکند، به همین علت آنها یک مامور زبده را برای سر و سامان دادن به اوضاع به میدان میفرستند.کاملاََ مشخص است که این فرد، با نام فریبانگیزش یعنی تدی، یک دشمن سرسخت خواهد بود، او یک جیمز باند بد است، یک فرد باهوش، سنگدل و در نهایت،یک جامعهستیز روانی.
مارتون چسوکاس در این نقش عالی است و توانسته با بسیار خوب در این نقش ظاهر شود، نقشی که با داشتن برخی جزئیات، توانسته تصوری خوب از آدولف هیتلر باشد.چندان دیده نمیشود که یک بازیگر با نقشی که متکی بر آمادگی جسمانی و انجام اعمال فیزیکی است پیشرفت کند، اما شاید برخی نویسندگان به این فکر بیفتند که فیلمنامهای را بنویسند که بتواند از این اتفاق نادر، بهرهی بیشتری ببرند [اشاره به بازی خوب مارتون چسوکاس و شخصیتپردازی خوب او].
تدی برای سرنگون کردن مککال بسیار مصمم است و اعتقاد دارد که اینکار را بهسادگی انجام خواهد داد که البته انجام دادن آنکار چندان ساده نیست و او مجبور میشود هر بار راه تازهای را برای از پا درآوردن مککال امتحان کند که همین امر به جذابیت فیلم افزوده است.
روسیها پلیسهای بوستون را با رشوه خریدهاند، دقیقاََ مثل ایرلندیها، سپس مککال پس از اینکه آنها سعی میکنند تا اطرافیان او را از میان بردارند، به آنها فرصت میدهد تا پای خود را از این ماجرا بیرون بکشند.
بهخاطر کمبود اطلاعات کافی از مککال، او را به سختی میتوان یافت، و وقتی تدی و همکارانش اورا مییابند تا کار او را یکسره کنند، مککال یک قدم از آنها جلوتر است.
وقتی که پسزمینههای شخصیت مککال برای مخاطب طی سکانسی در یک روستا که فرماندههای پلیس زمان جرج بوش آن را احاطه کردهاند و مککال به سمت مکانی که پرنفوذترین گنگستران مافیای روسیه قرار ملاقات دارند روانه میشوند به نمایش در میآیند، هنوز به اواسط فیلم هم نرسیدهایم.
رازهای مککال کم کم برای مخاطبان آشکار میشود که البته، برای آنهایی که سریال «اکولایزر» را دیدهاند، جذابیتی نخواهد داشت، سریالی که دارای 88 قسمت بود و طی سالها 1985 تا 1989 از تلوزیون پخش میشد و بازیگر نقش اول آن سریال، «ادوارد وودوارد» بود.
این نفوذی که روسها در میان پلیسها و تجارت آمریکا دارند در سکانس مهم دیگری نیز به نمایش در میآید، جایی که مککال به یکی از نگهبانان منطقهی تحت نفوذ روسها حمله میکند، سپس کارگران آن منطقه را بیرون میکند و شروع به مبارزه با پلیسهای فاسد میکند.
راهی که قهرمان فیلم برای وفق دادن اوضاع به نفع خود و قلع و قمع کردن دشمنان به کار میبرد، مشخصاََ ساختگی و غیرواقعیست.اما دختر جوان هنوز هم کارهای مککال و استفادهی او از خشونت را زیر سوال میبرد، واشنگتن هم با شوخطبعی ایفای نقش میکند اما اینگونه ایفای نقش هرچند به کاریزماتیکتر کردن نقش کمک میکند، اما بیشتر به درد شخصیتهایی چون جیمزباند میخورد.
آخرین سکانس هیجانی و اکشن فیلم هم در هوم مارت رقم میخورد، جایی که تعدادی گروگان در آنجا گرفتار شدهاند و همانگونه که تنوع سلاحهای مورد استفاده نیز بالا میرود، خشونت نیز در آن سکانس به شکل هولناکی بالاتر میرود.
آخرین نتیجهای هم که مخاطب میگیرد، این است که برای از بین بردن فرد زرنگی چون رابرت مککال، کل ارتش روسیه باید دست بهکار شود، مککالی که برای این نوع فیلمها، شخصیتی مطلوب و دلنشین است.
فوکوا برای اینکه بتواند دستاورد جدیدی نسبت به قبل داشته باشد، اکشن و تعلیق را با هم مخلوط کرده اما برخی اوقات، او به قهرمانش استراحت میدهد تا باز هم بر آرام و درونگرا بودن شخصیت اصلی فیلمش تاکید کند.
فیلمبرداری مائورو فیوره هم بسیار عالیست و تمامی افرادی که در ساخت این اثر سهیم بودهاند، برای هرچه بهتر شدن این فیلم زحمت کشیدهاند، فیلمی که کاملاََ دلچسب است.
:: موضوعات مرتبط:
نقد و بررسی و معرفی فیلم و انیمیشن ,
عکس های دیدنی و جالب ,
مجله ی فرهنگی و هنری ,
تریلر های جدید فیلم و انیمیشن ,
,
:: برچسبها:
معرفی فیلم ,
نقد فیلم ,
معرفی فیلم اکولایزر ,
چولی گریس مورتز ,
دنزل واشنگتون ,
فیلم های هیجانی ,
فیلم های باحال ,
فیلم های ماجراجویی ,
فیلم های داستانی ,
فیلم های اکشن ,
:: بازدید از این مطلب : 4452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0